خلافت حق
بلافصل علی(کرم الله وجهه) نبوده و حدیث منزلت در غزوه تبوک برای دلجویی از علی گفته شده و هیچ ربطی به خلافت وی ندارد.باید گفت:اولا برای ثابت کردن خلافت بلافصل علی(ع) دلایل زیادی وجود دارد و محدود به حدیث منزلت نیست،ثانیا بیان این حدیث محدود به تبوک نبوده بلکه در جاهای مختلفی از
پیامبر نقل شده است.میفرمایند:چطور ممکن است دستوری از پیامبر اکرم درباره علی_کرم الله وجهه_ صادر شده باشد و بعد از فوت پیامبر یاران بزرگ او کس دیگری را بعنوان خلیفه انتخواب کنند؟برای این مشکل جوابهای بسیاری وخود دارد،اما با توجه به مقتضای بحث جریانی تاریخی را برای شما توضیح میدهم.حضرت موسی به هنگام رفتن به کوه تور،هارون را به عنوان
جانشین انتخواب کرد،اما مردم فریب سامری را خوردند و از پیروی از هارون دست برداشتند،هرچقدر هارون آنها را از این کار منع میکرد گوششان بدهکار نبود و حتی میخواستند هارون را به قتل برسانند.در قرآن کریم پس از گفته شدن این جریان،صحبت های هارون خطاب به موسی پس از بازگشت آن حضرت به کوه تور چنین بیان میکند:ای پسر مادرم این قوم مرا خار شمردند و نزدیک بود مرا به قتل برسانند.حال تورا بخدا تعصب را کنار بگذارید و با انصاف قضاوت کنید آیا این تصمیم جمعی بنی اسراییل بر ترک هارون
دلیل بر حق بودن سامری میتواند باشد؟فکر نمیکنم این تصمیم جمعی بنی اسراییل برای این امر باطل از اجماع ادعایی شما بر خلافت ابوبکر ضعیف تر باشد.بعد از رحلت پیامبر(ص) همان مردمی که توصیه های پیامبر(ص) در مورد خلافت علی(ع) را شنیده بودند،اورا کنار گذاشته و دنبال دیگران راه افتادند.از علمای خودتان(اهل تسنن) نقل شده که هنگامی که آتش به در خانه بردند و با تهدید آن حضرت را برای گرفتن بیعت به مسجد آوردند،در همان موقع حکیم...
ادامه مطلبما را در سایت حکیم دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : hakeem بازدید : 90 تاريخ : پنجشنبه 8 دی 1401 ساعت: 12:28